زیرآبزن نباشیم/ آفتی که میکُشَد اما نمیمیرَد!
عصر دشتستان _ آنچه از دیرباز تاکنون گلاویز ادارات و شرکتها شده است آفتِ “زیرآبزنی” هست.
حس طمع و غریزهی انسانی برای ارتقاء شغلی یا سرکوبِ همکار خود از سر غرضورزی ممکن است در افکار و نیات هرکسی پدیدار شود اما آنچه موجب عدم بروز و خاموشیِ آن در فرد میشود تربیت خانوادگی و اصالت صاحبِ شخصیت میباشد که اجازهی رد و بدل کردنهای اطلاعات بیمورد و یا مَن درآورده و انتقال آن به مافوق سازمانی یا همکارانِ خود را نخواهد داد.

اگر شخصی در محیط کارِ خود خطر یک شایعه و متعاقبا تنبیه ناحقی را دریافت کرد ضمن تضعیف روحیهی تیمی و کاری، قطعاً قسمتی از وجود و شخصیت خود را در این مسیر از دست خواهد داد و بایستی کرامات انسانی حتی با وجود خطا از سوی هر صاحب منصب و جایگاهی رعایت شود و در لفافه با هشدار یا نصیحت نسبت به گوشزد کردن خطای شخص اقدام کند.
بالاترین مقام سازمانها اگر همت کنند و یک ساز و کاری را ولو به صورت شفاهی یا اخطار به عامل و حاملِ حواشیها در نظر بگیرند و برخورد کنند قطعاً به یک عامل بازدارنده منجر خواهد شد و نتیجتاً با صیانت از شخصیت و حریم همکاران خود، رشد قارچ گونهی این آفت هم کُند خواهد شد.
چنانچه کارمندی یا کارگری در انجام وظایف خود کوتاهی کرد برابر با مقررات آن سازمان یا شرکت نسبت به این موضوع در چارچوب قانون رفتار خواهد شد که حتی قانون هم در بندهای خود تاکید به رعایت موازین اخلاقی دارد. اما چه لزومی دارد که با دخالت یک شخص دیگری غیر از مسئول آن با پچپچ و درگوشی سخن گفتن و قضاوت بیربط، وجهی همکار خود را تخریب کند؟
لطفاً زیرآبزن نباشیم و دامن به حواشیها و اختلافات دیگران و محیط کار و زندگی آنها نزنیم که اگر چنین شود قطعاً روزگار چنان میچرخد تا قرعه بهنام اُفتد و با گلوی فشرده طعم زهرآگین این آفت را به خوردمان دهد.
بدون نظر! اولین نفر باشید